یه مادر تو آتیش
یه لشکر جلو روشه
یه دستش ب دیوار
یه دستش به پلهوشه
کاش خاموش شه آتیش
کاش بارون بباره
کاش دشمن بفهمه
که زن جنگ نداره
نه بارون اومد
نه دشمن فهمید
نه آتیش کم شد
درا فتاد زدن زهرا رو
ولی حیدر افتاد
ولی حیدر افتاد
چه مظلوم افتاد
مگه مولا لایق بود
که اینجوری تنهاشه
بی بی زهرا چه زود رفت
علی چشماش دریاشه
دعایی بخونین
که بارون بباره
همینجا بمونین
بی بی قبر نداره
یه مادر تو آتیش
یه لشکر جلو روشه
یه دستش ب دیوار
یه دستش به پلهوشه
کاش خاموش شه آتیش
کاش بارون بباره
کاش دشمن بفهمه
که زن جنگ نداره
نه بارون اومد
نه دشمن فهمید
نه آتیش کم شد
درا فتاد زدن زهرا رو
ولی حیدر افتاد
ولی حیدر افتاد
چه مظلوم افتاد
مگه مولا لایق بود
که اینجوری تنهاشه
بی بی زهرا چه زود رفت
علی چشماش دریاشه
دعایی بخونین
که بارون بباره
همینجا بمونین
بی بی قبر نداره
دیدگاه خود را بنویسید