دست تو، تو دست من بود، دلت اما جای دیگه
تو خودت خبر نداری، اما چشمات اینو میگه
مدتی بود حس میکردم، که دلت یه جا اسیره
پشت پا زدی به بختت کی واست جز من میمیره
تو میگی، یه وقتا گاهی، پیش میاد یه اشتباهی
نه دیگه، دیگه نمیشه، واسه تو نمونده راهی
تو میگی، یه وقتا گاهی، پیش میاد یه اشتباهی
نه دیگه، دیگه نمیشه، واسه تو نمونده راهی
دست تو، تو دست من بود، دلت اما جای دیگه
تو خودت خبر نداری، اما چشمات اینو میگه
مدتی بود حس میکردم، که دلت یه جا اسیره
پشت پا زدی به بختت کی واست جز من میمیره
تو میگی، یه وقتا گاهی، پیش میاد یه اشتباهی
نه دیگه، دیگه نمیشه، واسه تو نمونده راهی
تو میگی، یه وقتا گاهی، پیش میاد یه اشتباهی
نه دیگه، دیگه نمیشه، واسه تو نمونده راهی
دیدگاه خود را بنویسید